به سَـــلامتی مخاطب خاصی که ارزششو داره یه عمر تنها باشی
ولی نزاری کسی جاشــو بگیره !
×××××××××××××××××××
ایستادگی کن ، ایستادگی کن ؛ و ایستادگی کن …
و به یاد داشته باش که لشکری از کلاغـــها
جرات نزدیک شدن به مــترســکی که ایستادگی را
فقط به نمایش می گذارد نــدارد . . .
××××××××××××××××××××
نمیدانم “فرهـــاد” ازچه می نالید ؟؟؟
او که تمام زندگی اش “شـــیرین” بود!؟!؟!
××××××××××××××××××××
حــــــــق با کشیش ها بود گالیله....!
زمیـــن آنقدر هــــــا هم گرد نیست...
هرکس میرود...
دیگــــــــر باز نمیگردد........!!!
××××××××××××××××××××××
دنبال “مخاطب خــاص” نوشته هایم نــباشید !
ارزش “خاص بــودن” را نداشتـــ . . .
×××××××××××××××××××××
هرکســـــی برای خودش خیابانی دارد، کــوچه ای، کـافی شاپی و عـطری کـــه بعد از سال ها خاطراتش گلویش را چَنــگ می زند . .
×××××××××××××××××××××××
وقت دعــااااا خجالت نکش ، نگو من گناهکارم و صدامو نــمیشنوه …
اونـی که اون بالاست بیشتر از اونی که تو فکر میکنی هــــواتـو داره !
××××××××××××××××××××××
دلگیـــرم از مرغانی كه دانــه خوردنشان پیش ما بود ولی جای دیگر تـــخم میگذارند بـگزار
بــروند روزی بـوی كباب شدنشان به مشاممان میرسـد ....
×××××××××××××××××××××
بعــــضی وقتا دردت اونقـــــدر شخصی میشه که با خــــودتم حرفــ نــــمی زنی !.....
××××××××××××××××××××××××
بَعضی وقتا باید از کِنـــار هَمه چیز رد شُد ....
بُــگذار بِگویند نـَــفهمید .....
××××××××××××××××××××
از آدم های عــاطفی بترسید ...
آنها قادرند که یک مرتبه ٫ دیگر گریه نکنند ٫
دوست نداشته باشند ٫ و قید همه چیز را بزنند ....
حَتـــــی زندگیــــــ ........
××××××××××××××××××××××
دلت که تـــنگ یگ نفر باشد ،خود خـــدا هم بیاید تا خوش بگذره و لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد! تو دلت تنگ استــــ...
تا نیاید...تا نباشد...هیچ چیــــز درست نمی شود...!!!
×××××××××××××××××××××
تمام آرزوهــای امشب مــن ٫ ندیدن فرداســت ....
××××××××××××××××××××
به ســـلامتی عشقم که وقتی فهمید دستم تنگه گفت چیزی لازم ندارم فقط وجود
خودتو میخوام …
×××××××××××××××××××××
لعنت به اویی که حاصل اعتمادم به او ٫ انداختن یک قــرص سردرد قبل از سر کشیدن
لیــوان آب آخر شبم خواهــد بود ..!!!
××××××××××××××××××××××××
همیشه حرارت لازم نیستــــ !!!!
گاهـــی از سردی یک نگاه می توان آتشـــ گرفت ..
×××××××××××××××××××××××××
آرزو کردند بــاران ببارد ولی خبر نداشتند
مترســک فقط دلبسته ی ســایه ی خــود بود ....
×××××××××××××××××××××
ارزش دل ٫ قد یک مـورچـــــه است : هر دو خواسته یا نا خواسته زیر پا لِـــه می شوند
×××××××××××××××××××××
در هُــــجوم لحظه های پوچ جدایی ٫ سکوت تنها یادگار با تو بودن است .
×××××××××××××××××××××××
غفلت کرده ای مــــادر ....
پشت این قلب عاشق ٫ فرزندت آرام آرام جـــان میسپارد و تو فرامـــوش کردنت را
به او نیاموخته بـــودی !!!!
×××××××××××××××××××××
قطار باید اسیر ریـــــل بماند چون نتیجه آزادیش فـــاجعه است ...
×××××××××××××××××××××
ز وقتی رفته ای چشمانم را نبسته ام ٫ روی پلکم نشسته ای !
میـــترسم ببندم و دیگر نبینمت ٫ من تصـــویر بودنت را اینجا به چشمانم نشانده ام ...
×××××××××××××××××××
شیـــــــــر هم تــاج سلطانی را بر زمین نهاد و انصراف داد وقتی دید
هر کفتاری آهو شکار میکرد ...
××××××××××××××××××××××
زندگی شاید همین باشد ٫ یــک فریب ســــاده و کوچک ٫ آن هم
از دست عزیزی که
زندگی ات جز برای او نمیخواهی ....
×××××××××××××××××××××××
اختلاف یعنی :
زنی برای اجاره خــانــه ٫ کلیه اش را میفروشـد !
زنی به خاطر زیـــبایـــی ٫ کلیه بدنش را عمل میکند !
×××××××××××××××××××××
گــرگــی دست به خودکشی زد و در وصیت نامه اش نوشته بود :
پوســتم را بسوزانید تا هیچوقت شغالی در آن نقش ما را بازی نکند که
نـِـــــــــفرین بره ای پشت سر ما باشد ....!!
××××××××××××××××××××××
جـــمله ی بـی تـو میمیرم را هیچوقـت باور نـکن ...
مـــــن بی تو هنــوز زنده ام !!! زنده ای که روزی هــزار بار آرزوی مـــرگ دارد !!!
×××××××××××××××××××
دردناکتـــــرین جدایی ها آنهایی هستند که نه کسی گفت چــــرا ؟؟؟؟
و نه کسی فهمید چـــرا ؟؟؟؟
××××××××××××××××××××××××
آهای روزگـــــار .... به چی میخنــدی ؟؟؟؟
حــرمت نگه دار ٫ مگر نمیبینی سیاه پــوش آرزوهـــایم هستم .؟؟؟
×××××××××××××××××××××××
مردی و مردانگی هیـــــ ـچ ربطی به هم ندارد !
گول شباهت ظاهــری کلمات را نخورید ...
×××××××××××××××××××××××
میان مرغان مهاجـــــر ٫ آنکه در انتهاست شاید ضعیف ترین باشد امـــا ....
او دلبسته تریــن است ....!!!!
×××××××××××××××××××××××
لحظاتی وجـــود دارند که دراز کشیده ای و خیره به آســــمان و یک چیزی مثــل صاعقه
وجـودت را خالــی می کند ....
زیــــر لب می گویی .. : دیگه مهــــم نیست ....!!!!
××××××××××××××××××
کـــــابوس امشبم شده ای تو ٫ دوم شخص مفردی که
زمزمه ی دوستت دارم را در
گوشم نجوا میکرد و حال می گوید : بــــرو .....
تــک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امــرش را نداشتمـــ .....
××××××××××××××××××××××
بَـــ ــد باختن یعنی : یه عمر تــلاش کنی شاه بشی ٫
بعد بفهمــی بی بی دلت عاشق سربازه .....
×××××××××××××××××××××××
روزی مخاطـــ ــب تمــام جملاتت من بودم !!!!
نمیدانی چــه درد سختی است خلع مقام شدن ٫ ....
نمیدانی چــه سخت تر است دیدن ترفیع گرفتن دیــگری ....
×××××××××××××××××××××××
الان که کُــــلی حــرف واسه گفتن داریم ٫ دیگه زنگ انشایـــــی نـــداریم ...!!
××××××××××××××××××××
زیبــاست یادت ، ببین اگـــــر خودت باشی چه غوغایـــی بــپـــا میشود
مـهدی جان !
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:ممنون اجی.چشم